اطلاعات عمومی استان

استان يزد با حدود 131575 كيلومتر مربع وسعت، چهارمين استان وسيع كشور است كه در قسمت مركزي فلات ايران در حاشيه ي دشت هاي كوير لوت قراردارد و بين عرض هاي 29 درجه و 52 دقيقه تا 33 درجه و27 دقيقه شمالي وطول 52 درجه و 55 دقيقه تا 56 درجه و 37 دقيقه شرقي واقع شده است.

استان يزد داراي ۱۱شهرستان (يزد، ابركوه، اردكان، بافق،بهاباد، تفت، خاتم، صدوق، طبس، مهريز و ميبد)، 23 شهر ، 20 بخش و 51 دهستان بوده با استان هاي سمنان از شمال غرب، اصفهان از غرب، فارس از جنوب غرب، خراسان جنوبي از شرق، خراسان رضوي از شمال شرق و كرمان از شرق وجنوب شرق همسايه است.

آب انبارها، بادگيرها، كوچه هاي آشتي كنان و آسياب ها از مشخصه هاي اين استان است. یزد به شهر « بادگیرها »معروف است.

از كوه هاي شاخص اين استان مي توان به شيركوه، خرانق، هدش، سياه كوه، معراجي، ساغند، هرات و مروست، ندوشن وبوستان اشاره كرد.
بهره برداري از سفره آب زيرزميني از طريق قنات صورت مي گيرد. از قنوات مهم استان، مي توان به قنات اهرستان، دولت آباد، غياث آباد و زارچ اشاره كرد.
متوسط بارندگي در سطح استان 108 ميلي متر ، ميانگين درجه حرارت حداقل 20- و حداكثر 47+ درجه سانتيگراد مي باشد.

 

وجه تسميه يزد
«يزد» واژه اي باستاني است كه ريشه در «يشت» يا «يزت» و «يسن» به معناي ستايش، نيايش، پرستش، ايزد و... دارد. به اعتقاد تعدادي از تاريخ نويسان دردوره ساسانيان، به فرمان يزد گرد اول در اين محل، شهري به نام «يزدان گرد» بنا گرديده است. نام يزد از همين عنوان گرفته شده و به معناي مقدس، فرخنده و درخور آفرين است.
مورّخان يوناني، شهر كهن و باستاني را «ايساتيس» خوانده اند كه احتمالاً بعد از ايجاد شهر كهن«كثه» پديد آمده است. پس از ظهور اسلام و گرايش مردم ايران به اين آيين، به يزد لقب «دارالعباده» داده شد.
جمعيت، نژاد، زبان، دين
جمعيت استان يزد براساس سرشماري سال 1385، تعداد 983052 نفر است كه از اين تعداد، 785213 نفر را جمعيت شهري و 197839نفر راجمعيت روستايي تشكيل ميدهد.

مردم استان يزد، ايراني اصيل واز نژاد آريايي هستند و به دليل موقعيت جغرافيايي وسوابق تاريخي استان، كمتر با نژادهاي غير ايراني آميخته اند. زبان مردم، فارسي با لهجه يزدي است.

دين مردم استان يزد، اسلام و مذهبشان شيعه جعفري است، اما اقليّت هاي مذهبي هم در اين استان زندگي مي كنند كه مي توان از زرتشتيان، يهوديان و مسيحيان نام برد.

 


پيشينه يزد كه به دوران يزدگرد ساساني مي رسد، آكنده از تلاش پي گير مردماني پارسا وسخت كوش است كه به رغم طبيعت گرم و خشك اين ديار، كمرهمّت بسته اند تا به بركت پشتكار، خلاقيّت و ذوق هنري خدادادي، نام شهر و ديار خود را بلند آوازه گردانند.

صنايع دستي استان يزد

صنایع دستی به بخشی از هنر و صنعت گفته می شود که با بهره برداری از مواد اولیه بومی و انجام کار اساسی به کمک دست و ابزارهای سنتی دستی انجام می پذیرد و منحصر به ساخت محصولاتی می شود که بیانگر ذوق هنری و خلاقیت فکری سازندگان آن می باشد. مهم ترین صنایع دستی در استان یزد عبارتند از: سرامیک و سفال، کاشی سازی، زیلوبافی، شعربافی، زرگری، ترمه بافی، پرده، قالی، قالیچه، گلیم، شمد، دستمال، کرباس، بقچه، لنگ، مخمل، زری، دارایی، چادرشب بافی، مرس ریزه جیم ، قناویز، دندانی، گیوه بافی، حصیر بافی، پتو و روفرشی، سفره، اجرامی، قلم‌زنی، شيشه‌گری، چرم‌سازی، موتابی و نمدمالی.
در میان صنایع دستی قالی بافی، ترمه بافی، زیلو بافی، ساخت سفال، سرامیک و کاشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شیرینی پزی در یزد سابقه طولانی دارد. در یزد شیرینی های سنتی مانند باقلوا، قطاب، لوز نارگیل، پشمک، نان برنجی و حاجی بادام و... تهیه می شود

سوابق و پيشينه تاريخي یزد:
یزد يکی از سرزمين های باستانی و دارای ميراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاریخی با قدمت 3 هزار سال می باشد. برخی از مورخین، بنای اولیه شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آنرا چنین نهاده است و به اعتقاد عده ای دیگر از تاریخ نویسان در دوره ساسانیان به فرمان یزدگرد اول در این محل شهری به نام «یزد گرد» بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنای مقدس، فرخنده و در خور آفرین می‌باشد.
مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را «ایساتیس» خوانده‌اند که احتمالاً بعد از ویرانی شهر کهن «کثه» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شده است.
يزد به معنای پاک و مقدس و يزد گرد به معنای داده خدايی است. شهر يزد نيز به معنای شهر خدا و سرزمين مقدس است.
این ناحیه همواره در دوره هخامنشیان از راه‌های معتبر مؤسسه‌های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است.
راهداری در یزد قدیم چندان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. در طی قرون متمادی آبادی‌های کوچک و بزرگ متعددی در این سرزمین پدید آمده و از میان رفته است. آنچه اینک سر افراز از میان ریگ‌های روان اعصار، مصون از رخدادهای مخرب تاریخی بر جا مانده، یادگارهای گویا از سرنوشت تاریخی این سرزمین و نشانگر فرهنگ و تمدن پر بار است. گرچه قدمت آبادی نشینی و تمدن در این سرزمین از هزاره جلگه‌های یزد تکوین یافته است، منابع مکتوب پیدایش را به عهد پیشدادیان نسبت داده‌اند.
استان یزد از سرزمین‌های قدیمی و تاریخی است و در میان ایالت‌های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاه‌های مهم در ادوار تاریخی محسوب می‌شده است.
این استان از درگیری‌ها و جنگ‌های سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومت‌های بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشته‌اند و میراث تاریخی آنها در دوره‌های قدیمی به حساب آمده و نشانه‌هایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای بزرگ و عظیم و پناهگاه‌های متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده‌ها و مزارها و... نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.
اين شهر از قرن پنجم رو به گسترش نهاد و اتابكان سهم به سزايي در آباداني اين شهر ايفا كردند. اكثر دانشمندان قرن هفتم و هشتم براي در امان ماندن از هجوم مغول اين شهر را مركز فعاليت خود قرار دادند.
تاريخچه شهر يزد را مي‌توان به دو دوران پيش و پس از اسلام تقسيم نمود.
الف – دوره پيش از اسلام :
از تحولات تاريخي منطقه ي يزد در دوره ي پيش از اسلام اطلاعات دقيقي در دست نيست، ولي مي‌توان به كشتار پيروان كيش مهرپرستي توسط اردشير بابكان و به قدرت رسيدن مزدكيان در اواخر دوره ساسانيان كه از مهم ترين حوادث اين منطقه است، اشاره كرد.
در عصر هخامنشيان و ساسانيان، براي جلوگيري از هجوم اقوام چادرنشين به يزد، ناگزير اقدام به احداث دژها، راهدار خانه ها و چاپار خانه هاي متعدد نمودند كه علاوه بر عملكرد نظامي و تجاري از آن ها به عنوان رباط و بارانداز كاروان ها نيز استفاده مي‌شد.
در اين دوره زراعت، دامداري، نساجي و صنايع دستي در يزد رواج داشت و بازارهاي مناسب براي مبادله ي كالا نيز به وجود آمده بود كه از مهمترين آن ها مي‌توان به مراكز خرانق، ندوشن و عقدا اشاره كرد.
از معروف ترين دژهاي اين دوره ي يزد مي‌توان به ساعقد، توران پشت، اشكذر، بهاباد، انارك و اردان اشاره كرد. همچنين دژهاي شهرهاي ميبد، فهرج، ابرقو، انار، هرات و مروست را نيز مي‌توان نام برد.
شهر « ايساتيس » كه بناي آن را به اسكندر نسبت مي‌دهند، در زمان هخامنشيان نيز وجود داشته است، ولي اسكندر به نام « كثه » تغيير داد كه در زبان يوناني به معني زندان است و اين جا محل نگهداري و اسارتگاه اسيران جنگي شد. شهر « كثه »در زمان ساسانيان هم آباد و پا بر جا بوده است. شهر يزد در اين دوره داراي سه قسمت كهنه دژ، شارستان، بيرون شهر ( ربض ) بوده است.


ب – دوره پس از اسلام :
يزد در زمان عثمان به دست پسرش سعيد فتح شد و دو قبيله از اعراب فاتح در آن اسكان يافتند. تا پايان دوره ي امويان، شهر يزد به دست اعراب اداره مي‌شد. اعراب انواع ماليات و خراجي را كه از مردم مي‌گرفتند به مركز خلافت مي‌فرستادند. در زمان عباسيان، محمد زبعي از طرف ابومسلم، عهده دار حكومت يزد شد و در روزگاران آل بويه تا زمان عضد الدوله، يزد تابع ايالت پارس بود.
از قرن دوم تا چهارم هجري، همزمان با احياي دولت هاي ايراني كه باعث شد امنيت و آرامش نسبي در سرزمين ايران ايجاد شود، نيروهاي توليدي منطقه ي يزد از رشد و اعتلايي مناسب برخوردار شدند و احداث و حفر قنات و نهر آبياري كه منجر به توسعه ي اراضي كشاورزي و باغ ها شد، رواج يافت.
از يزد در زمان صفاريان، سامانيان و غزنويان اطلاعات تاريخي اندكي باقي مانده است، اما در قرنهاي چهارم و پنجم، شهر يزد به تدريج آباد و بزرگ شد و قلمرو اصلي شهر از حدود شارستان به ربضها گسترش يافت و نام شهر « كثه » به تمامي ولايات يزد اطلاق شد.
دوران طلايي و شكوفايي يزد در زمان آل بويه و اتابكان بود. در اين دوره مسجدها، مدارس، كتابخانه ها و يك حصار جديد با چهار دروازه بر گرد شارستان يزد احداث شد. بناي مدرسه ي دو منار و آرامگاه علاالدين كالنجار از بناهاي مهم اين زمان هستند كه اولي به نام زندان اسكندر و دومي به نام دروازه ي امام مشهور است. روستاي گرد فرامرز نيز از جمله روستاهايي است كه در اين دوره آباد شد.
اتابكان در سالهاي 536 تا 718 هجري با وجود نابساماني و هجوم طوايف بيگانه به كرمان، اصفهان و فارس، به آرامي حكومت كردند. در اين دوره، يزد در مسير جنوبي جادهي ابريشم قرار داشت و منسوجات مختلفي كه مواد اوليه ي آن ها از نقاطي مانند استر آباد، گيلان و مرو مي‌آمد، توليد مي‌شد.
دوري از سرحدات استقرار حكومت آل بويه در اصفهان وفارس، رونق مبادلات و بازرگاني در قرار گرفتن يزد بر سر راه هاي تجاري و كاروان رو نواحي مركزي و جنوبي ايران، موجبات رشد و تكامل شهر نشيني اين منطقه را در اين دوره فراهم آورد.
در زمان حمله ي مغول كه با عصر سياهي و شدايد ايراني ها آغاز شد، نواحي يزد نيز تحت تاثيرات منفي آن قرار گرفت. در پايان قرن هفتم بر اثر سياست هاي مالياتي ايلخاني مغول، كشاورزي منطقه را به ركود گذاشت و شهرها نيز از بازارهاي اطراف محروم شدند، ولي يزد به علت موقعيت خاص ارتباطي از نظر بازرگاني همچنان رونق داشت. آل مظفر يكي از قديمي ترين خاندان هاي ناحيه ي يزد بودند.

میدان امیرچخماق، باغ دولت آباد، زندان اسکندر (مدرسه ضیاییه)، آتشکده زرتشتیان، ساعت مارکار، برج و باروی شهر، خانه‌های قدیمی چون خانه لاری‌ها و خانه عرب‌ها و خانه مرتاض و خانه رسولیان و خانه ملک التجار و خانه محمودی و ...، دخمه‌های زرتشتیان، حمام خان، بازارهای قدیمی چون بازار خان و بازار پنجه علی و ...، آب انبارهای فراوان چون آب انبار شش بادگیری و رستم گیو و ... و مسجد جامع یزد و بالاخره قلعه‌ها، کاروانسراها، تکیه‌ها، مساجد، پیرانگاه‌ها، قنات‌ها، کوچه‌ها، ساباط‌ها، حمام‌ها، و تمام سطح بافت تاریخی شهر یزد از اماکن دیدنی شهر است.همچنين آثاري مانند نارين قلعه ميبد و سنگ نگاره هاي  هشت هزار ساله كوه ارنان و سرو چهار هزار ساله ابرکوه  نشان از تاريخي كهن و پر رمز و راز در این استان دارد.


 

شکارگاهها و مناطق حفاظت شده

وجود پناهگاههای گوناگون و زیستگاههای مختلف با جمعیتهای فراوانی از حیات وحش در دل اکو سیستم های کویری استان دیده می شوند که انواعی از گونه های حیات
وحش بسته به نیازهای زیستی خود محلهایی را جهت زیست خود انتخاب می نمایند. در اکثر ارتفاعات و کوهستانهای صعب العبور و دامنه های پرشیب می توان کل و بز را مشاهده نمود. تراکم جمعیت این جانور در ارتفاعات بافق و شیر کوه بیش از سایر مناطق در استان می باشد.
تپه ماهور ها و کوهپایه های استان نیز زیستگاه خوب و مناسبی برای قوچ و میش می باشد. در قسمت جلگه ها و دشتها مراتع و حاشیه مزارع به ویژه در منطقه حفاظت شده کالمند و بهادران تعداد زیادی آهو زیست می کنند. در نقاط دشتی و تپه ماهور ها با آب و هوایی نسبتاً خشک تر و دور از دسترس انسان گونه جبیر را می توان یافت.

مناطق حفاظت شده:

چهار منطقه حفاظت شده "نايبندان طبس" ،"کالمند"، "بهادران"و "کوه بافق و آريز" به سبب قرار گرفتن در حاشيه کوير و برخورداري از تنوع گونه هاي گياهي و حيات وحش، حايز اهميت است.

 

تصويري نادر از يوزپلنگ بهمراه توله هايش(در حال انقراض)

 

حيات وحش

ويژگي هاي متعدد مناطق حفاظت شده استان از نظر اقليمي و پوشش گياهي، شرايط زيست محيطي و امکان زاد و ولد و حوش و پرندگان مختلف را در اين مناطق به وجود آورده است.يوزپلنگ آسيايي، آهوي ايراني، جبير، کل، بز، قوچ و ميش، پلنگ، گوره خر ايراني و کفتار ، روباه و گربه شني، گرگ و خرگوش از مهم ترين گونه هاي حيات وحش اين مناطق به شمار مي روند.

 

گربه شني در حال شكار مار  (در حال انقراض)

 

کبک، تيهو، هوبره، باقر قره، زاغ بور و انواع عقاب را مي توان در اين مناطق مشاهده کرد. کل و بز که از پستانداران قابل شکار هستند با جمعيتي قابل ملاحظه در حوزه کالمند و بهادران و در ارتفاعات زيست مي کنند و قوچ و ميش در تپه ها ديده مي شوند.

مهم ترين کانون تمرکز آهو، دشت "بهادران"، دشت "چاه مورتيني"، دشت "خالقي" و دشت "معدن" است. مهم ترين کانون تمرکز قوچ و ميش و جبير منطقه تپه ماهورهاي سرخ رنگ رودخانه "لاغره" است. اين منطقه انواع خزندگان مناطق کويري را در خود جاي داده است. خزندگان معروف اين منطقه عبارتند از: لاک پشت، بزمجه، مارهاي سمي، افعي و مارجعفري.